جوان که اسمش محمدعلی بود در برابر اصرارهای مادر کوتاه آمد و او را همراه خود برد؛ با مشکلات مسافرت در 80سال قبل و البته با جیب تقریبا خالی. بالاخره به نجف رسیدند و استراحتی و زیارتی که انگار به کام مادر شیرین آمده بود؛ چون به پسرش اصرار کرد که باید او را ببرد مشهد برای زیارت امام رضا(ع). عزم مادر آنچنان بود که محمدعلی چارهای جز هماهنگکردن سفر ندید؛ فقط این وسط وضع مالیاش حسابی بد شده بود و آه در بساط نداشت. یکی از علمای نجف که از حال و روزش مطلع شد کمی پول به او داد و نامهای به کسی در کرمانشاه آنزمان نوشت که به جوان برای ادامه سفر کمک کند. محمدعلی با همان پول راهی شد و همراه مادر به کرمانشاه رسید. پولش تمام شد ولی نامه کار خودش را کرد. فرد کرمانشاهی هم پولی داد و نامهای به یک همدانی.
محمدعلی و مادرش به همین روش به همدان رفتند و بعد هم قم و بعد هم مشهد. مادر به آرزویش رسید و محمدعلی هم مشهدی شد. محمدعلی حتی یادش میآید در همان موقع (سال1313) قیام علیه کشف حجاب شکل گرفت و مردم ایران برای حفظ دین و عفتشان در مسجد گوهرشاد خون دادند. طولانیشدن ماندن آنها در مشهد به واسطه همین ماجراها باز مشکل محمدعلی را به رخش کشید؛ بیپولی. تنها و غریب مانده بود و دیگر نه پولی داشت و نه نامهای و نه آشنایی. استیصال و درماندگی کشاندش به حرم امامرضا(ع)... و چه کسی بهتر از امام(ع) برای درد دل؟ محمدعلی به امام استغاثه کرد و از او کمک خواست برای حل مشکلش و برگشتن به وطن. بعد از زیارت و حاجتخواهی وقتی از حرم بیرون آمد، هنوز از صحن بیرون نرفته کسی دست روی شانهاش گذاشت و گفت: شما مدنی هستید؟ میخواهید بروید مدینه؟ محمدعلی جواب داد: بله فقط... . مرد حرف محمدعلی را قطع کرد و گفت: یک کیسه فیروزه دارم برای فلانی در مدینه؛ اگر ببری هم خرج سفرت را میدهم و هم یک کیسه کوچک فیروزه، اجرت.
محمدعلی با همان خرج سفر، خودش و مادرش را رساند مدینه. امانت را به صاحبش داد و کمی از فیروزههای خودش را هم فروخت. متوجه شد ارزش فیروزهها زیاد است و پول خوبی دستش را خواهد گرفت. همه فیروزههایش را فروخت و با پولش باغی در منطقه العوالی مدینه خرید و آن را به نیت امام حسن(ع) وقف شیعیان کرد. محمدعلی تحصیلش را به سرانجام رساند و بهعنوان رهبر شیعیان مدینه مشغول فعالیت علمی و اجتماعی شد. پایگاه این فعالیتها هم همان باغ بود و مسجد و حسینیهای که در آن ساخته شد و چه فیروزهها و باغ و مسجد پربرکتی. این باغ و مسجد و حسینیه هدیه امامرضا و امامحسن(ع) است به همه شیعیان جهان. باید باشید و شیعیان عراقی و افغان و پاکستانی و هندی و ترک و ایرانی و... را که نفسی تازه میکنند در فضای اهلبیتی اینجا ببینید؛ انگار اینجا یکی از صحنهای حرم رضوی است.
* سردبیر همشهری آیه